شیخ حسین انصاریان
مجموعه کاملی از سخنرانی های حجه الاسلام شیخ حسین انصاریان (شرح خطبه سید الشهداء،کربلا اوج بندگی،ارتباط با سید الشهدا،آثارعبودیت
روضه های مرحوم کافی
مجموعه کاملی از روضه های مرحوم حاج احمد کافی
 استاد مرتضی مطهری
مجموعه کامل سخنرانی های استاد مرتضی مطهری در ماه محرم (شعارهای عاشورا، تحریفات کربلا،حماسه حسینی، امر به معروف درنهضت حسینی و...
دسته ها : سخنرانی

فرازی از سخنرانی آیة‌الله جوادی آملی در عاشورای سال 85 (اینجا کلیک کنید)

 

دسته ها : سخنرانی

برای دانلود فایل( اینجا) کلیک کنید

 کاربران گرامی برای دسترسی به مجموعه لینک های این ویژه نامه می توانند به این آدرس مراجعه کنند.

index.aspx?pid=83201

زیارت عاشورا - ارضی Play Download
زیارت عاشورا - آهنگران Play Download
زیارت عاشورا - منصوری Play Download
زیارت عاشورا - طاهری Play Download
زیارت عاشورا - حدادیان Play Download
زیارت عاشورا - خلج Play Download
زیارت عاشورا - کریمی Play Download
زیارت عاشورا - حییبی Play Download
زیارت عاشورا - سازور Play Download
زیارت عاشورا Play Download

 

 از مدینه تا کربلا همراه با سیدالشهداء 
 گام به گام با کاروان کربلا 
 ریشه عاشورا در سقیفه 
 علت نامگذاری ماه محرم 
 اعمال ماه محرم 
 علل قیام امام حسین (علیه السلام) 
 توصیف جامعه‌ای که امام حسین (علیه السلام) در آن می‌زیست 
 امام حسین (علیه السلام) چگونه یزید را رسوا می‌کند؟ 
سوگواری برای سیدالشهدا، چرا؟
 اتمام حجت امام حسین (علیه السلام) با دشمن 
 ارزش گریه بر امام حسین(علیه السلام) 
خصوصیات قاتلان امام حسین علیه السلام
 حضور انبیاء(علیهم السلام) در زمین کربلا 
 شعارهای امام حسین‌ (علیه السلام) از مدینه تا کربلا 
 معرفی شهدای بنی‌هاشم در کربلا 
 افلاکیان دشت بلا(معرفی اصحاب شهید امام حسین علیه السلام در کربلا) 
 نامه‌ها و ملاقات‌های امام حسین علیه السلام 
 تحریفات واقعه عاشورا 
 نوای دل (شعر) 
 مقتل‌خوانی حجة الاسلام والمسلمین جان‌نثاری (صوتی) 
 در محضر اساتید(سخنرانی) 
 غمکده (مرثیه‌سرایی) 
 کتابخانه حسینی(علیه السلام) 
 شعر کربلایی(کلیپ) جهت استفاده در موبایل 
 پیام تسلیت ایام محرم (پیامک) 
 محرم، ماهی به رنگ عشق 
 خرافات در عزاداری 
 آثار و برکات سیدالشهدا علیه السلام 
 ویژه‌نامه‌های گذشته 
 تصاویر ویژه 
 Screensaver 

 

زندگی با معنا در پرتو نهضت حسینی Play Download
کرامت انسان Play Download
تحلیل موضوع امان نامه Play Download
مهلت شب عاشورا (1) Play Download
مهلت شب عاشورا (2) Play Download
یار وفادار ابا عبدالله (ع) Play Download
حال روحانی شب عاشورا Play Download
منطق امام حسین (ع) مشابه ابراهیم (ع) Play Download
معنای سعادت Play Download
صبر در واقعه عاشورا Play Download
ادبیات و هنر در شعاع ابا عبدالله (ع) Play Download
امید در پرتو نهضت حسینی Play
امتیاز غیر اختیاری و اختیاری امام حسین (ع) Play Download
فایده گریه و ابراز احساسات Play Download
پیام امام حسین (ع) به شرف و حیثیت انسانی Play Download
برادری در عالم بالا Play Download
شناخت هویت انسانی در پرتو نهضت حسینی Play Download
هدف و وسیله در حرکت حسینی Play Download
علم امامت و علم مخزون Play Download
اخلاص در حرکت امام حسین (ع) Play Download
امام حسین (ع) و عالی ترین اختیار Play Download
مسأله کنش و واکنش Play Download
شرح زیارت حضرت اباالفضل (ع) Play Download
گفتگوی امام حسین (ع) با معاویه در باب یزید Play Download
اهمیت نماز و نیایش – شب عاشورا Play Download
روایت امام سجاد (ع) از شب عاشورا Play Download
چرا عده ای به ماجرای امام حسین(ع) توجه نمی کنند Play Download
امام با وجود اطلاع ازشهادت برنامه ریزی دقیق و دراز مدت داشت Play Download
اندیشه و ادب و حیا حر را نجات داد Play Download
جدیت حضرت اباالفضل (ع) Play Download
ویژگی های حضرت ابا الفضل (ع) Play Download
نقد فلسفه امویان-گفتگوی اسرای کربلا با ابن زیاد Play Download
شرح روایتی از امام حسین (ع) Play Download
امام حسین (ع) جان جانان Play Download
نقش امام حسین (ع) در تاریخ Play Download
اهمیت فهم ماجرای امام حسین (ع) Play Download
مدیریت امام حسین (ع) بر خویشتن Play Download
نقل یک روایت در مسیر حرکت کاروان Play Download
مهمترین واقعه کربلا Play Download
       
       
       
       
       
       
       
       
       
       
       
       
       
       
       
       
       
       
       
       
       
       
       
       
       
       

دسته ها : سخنرانی
بسم الله الرحمن الرحیم
عاشورا
روز عاشورا است یا صبح ازل مشرق الانوار وجه لم یزل
مطلع الفجر شب قدر وجود شد برون از پرده هر سرّى که بود
دوش سر خیل رسالت بى رداست چون عزاى خامس آل عباست
من چه گویم بارالها روز کیست آن قدر گویم که روز آن کسى است
که خریدار متاع او خداست خون او را خود خدایش خونبهاست
درج عصمت گوهرش را پرورید حق در آن تن روح قدسى را دمید
شیر نوشید از زبان مصطفى پرورش دادش دو دست مرتضى
مهد جنبانش بود روح الامین رفت در گهواره تا خلد برین
روز اول پر گشود او تا فلک بال و پر بگرفت از فرش ملک
روز آخر درگذشت از ما سوى رفت با سر تا حریم کبریا
از همه کون و مکان دامن کشید خود خدا داند کجا او أرمید
تشنه لب جان داد بر شط فرات خاک درگاهش بشد آب حیات
کاروان سالار عشاق خدا است در صراط الله مصباح الهدى است
عرش اعلى منزل آب و گلش تا کجا رفته دگر جان و دلش
هست دست عالمى بر دامنش ماه و پروین خوشه چین خرمنش
قطب هستى نقطه خال لبش گردن گردون اسیر زینبش
در سپهر معرفت شمس الضحى است در مدار بندگى بدر الدجى است
کشتى طوفان گرداب بلا است شاهد محشر شهید کربلا است
عقل حیران، عشق سرگردان که کیست آنکه نام او حسین بن على است
پرده خیمه چو افکند از جمال وجه حق برداشت سبحات جلال
سوره توحید یزدان شد برون قل تعالى الله عما یشرکون
آفتابى ز آسمان آواره گشت چرخ عصمت آن زمان بیچاره گشت
ناگهان عقد ثریا را گسیخت پیش پایش هر چه اختر داشت ریخت
آه طفلان گشت سد راه شاه حلقه زد چون هاله گرد روى ماه
نوگلان در پیش آن عالیجناب ریختند از نرگس چشمان گلاب
کاى پدر شاید ز ما رنجیده اى بس که بانگ العطش بشنیده اى
هین مرو بابا فدایت جان ما پا بنه بر دیده گریان ما
اشک و آه جمله را با این کلام داد پاسخ که علیکن السلام
چون وداع شاه با زینب رسید محشرى اندر حرم آمد پدید
زینب اى اعجوبه صبر و ظفر دخت رد الشمسى و شق القمر
اى بلند اختر چکیده عقل و دین دخت زهرا و امیرالمؤمنین
نى فقط شمس و قمر را دخترى بلکه ناموس خداى اکبرى
روى‌ زانوى نبى‌ بنشسته اى اندر آغوش على‌ پرورده اى
شیر از پستان عصمت خورده اى گوى‌ سبقت را ز عالم برده اى
زین اَب هستى‌ اگر در خانه اى گنج حقى گرچه در ویرانه اى
همدم و همراه سلطان وجود با امین الله در غیب و شهود
آمد آندم راه را بر شه ببست سوز آهش قلب عالم را شکست
مهلتى اى‌ زینت عرش برین جز تو سبطى نیست بر روى زمین
اى‌ تو تنها یادگار جد من مى‌ رود با رفتن تو پنج تن
مهلتى اى شمع جمع اولین وى‌ ز تو روشن چراغ آخرین
مى‌ روى آهسته تر مرکب بران مى‌ رود با رفتنت جان از جهان
گفتنى ها را به خواهر شاه گفت زان مسیحا دم گل زهرا شکفت
با زبان حال با بنت رسول گفت اى‌ پرورده دست بتول
هان نپندارى‌ که پایان یافت راه راه ما را منتهى باشد اله
رفتم و هستى تو میر کاروان این امانت را به جد من رسان
پاسدارى کن پس از من از حریم خود نگهدارى کن از در یتیم
غنچه نشکفته باغ مرا کن تو با خار مغیلان آشنا
این یتیمان را کجا آرامش است مشعل شام غریبان آتش است
روز پیک حق تو در بازار باش شب پرستار تن بیمار باش
دختر رنجور اگر بیدار شد خواب دید و تشنه دیدار شد
چون به دیدارم سپارد جان پاک در خرابه گنج را بسپر به خاک
هر کجا باشى دلم همراه توست این سر خونین چراغ راه توست
زان سفر چون دید نبود چاره اى رفت زینب جانب گهواره اى
شیرخوار آورد آندم در برش تا که قرآن را بگیرد بر سرش
چون کلام الله را بر سر گرفت سرور دین افسر از اصغر گرفت
طفلى افسرده دل و خشکیده لب بر سر دست پدر در تاب و تب
خواست تا بوسد لب خشک پسر تیر کین بوسید حلقش زودتر
شه رخ از خون پسر نمود گلگون چهره خورشید غرق خون نمود
ارغوانى رخ ز داغ اکبرش لاله گون گشتى ز خون اصغرش
نازمت اى برده از عالم سبق خون تو شد آبروى وجه حق
پس به سوى آسمان آن خون بریخت رشته صبر ملائک را گسیخت
غنچه نشکفه اى پژمرده گشت قلب عالم از غمش افسرده گشت
بر ذبیح عشق خواند آن دم نماز عقل حیران شد از آن راز و نیاز
با نمازى که بر آن پیکر گذاشت پرده هاى عرش را از هم شکافت
بانگ تکبیرش بر آن گلگون پسر زد به جان عالم امکان شرر
گنج هستى را به زیر خاک کرد خاک را تاج سر افلاک کرد
گلشن خلقت از این غنچه شکفت راز هستى را عیان کرد و نهفت
دل نمى‌ کند از کنار تربتش تا خطاب دع بشد از حضرتش
پس ز جا برخاست بر زین زد قدم با قدر گفتا قضا جف القلم
شاه چون بر پشت مرکب جا گرفت عرش بر کرسى زین مأوى گرفت
ذو الجناح آندم براق راه شد ذو الجناحین از دو پاى شاه شد
از دو زانوى شه دین پر گرفت شهپر روح القدس دربر گرفت
طایر توحید در پرواز شد شهسوار عشق میدان تاز شد
کرد عزم شهریار آن شهریار گشت صحرا از قدومش لاله زار
فرش زیر پاى شه رخسار حور بر سر شه افسر الله نور
مهر تابان از جمال او خجل عقل فعال از کمالش منفعل
نور حق را شمع رخسارش مثل طلعتش آئینه صبح ازل
ملک امکان خطه فرمان او گوى چرخ اندر خم چوگان او
محوشد درپرتواو هر چه بود همچو ماهیات در نور وجود
انبیاء و مرسلین در هر طرف بهر یاریش دل و جان روى‌ کف
پیش روى وى‌ ملائک سر به دست لیک او سرگرم سوداى الست
پیک نصرت آمد و دادش جواب هین مشو بین من و ربم حجاب
چون خریدار ولاى‌ او شدم عاشق کرب و بلاى‌ او شدم
شه سوار و زینبش اندر رکاب چون مهى تحت الشعاع آفتاب
او چو شمع و خواهرش پروانه بود هر دو را از سوختن پروا نبود
دید چون خالى است جاى‌ مادرش جاى‌ مادر خواست بوسد حنجرش
بوسه زد چون بر گلوى خشک شاه گشت هم آغوش آندم مهر و ماه
بر گلوى خشک شاه چون لب نهاد آتشى اندر دل زینب فتاد
کاین گلو را مصطفى بوسیده است مرتضى آن را چو گل بوییده است
چشمه جوشان عشق ذات هوست پس چرا خشکیده یا رب این گلوست
پس ببوسید و به میدان شد روان سنگباران شد تن جان جهان
سنگ کین چون بر جبین شه نشست حق نما آئینه اى درهم شکست
روز شد بر اهل عالم شام تار منکسف شد شمس در نصف النهار
در حجاب خون نهان شک ماهتاب از خسوف ماه بگرفت آفتاب
دامنش را بر کشید و ناگهان گشت سرّ مستتر حق عیان
سینه اى کو مخزن توحید بود برتر از ترسیم و از تحدید بود
سینه یا گنجینه گنج وجود رازدار عالم غیب و شهود
مظهر اعلاى ستار العیوب پرده دار حضرت غیب الغیوب
قلب عالم اندر او بگرفته جا وه چه قلبى خانه ذات خدا
دل مگو جان جهان در او نهان دل مگو نور خدا از او عیان
دل مگو گنجینه علم و یقین مخزن اسرار رب العالمین
ناگهان تیرى برون شد از کمان خورد بر قلب شه کون و مکان
منهدم شد قبله کروبیان گشت ویران کعبه لاهوتیان
خون ز قلب عالم امکان چو ریخت ناگهان شیرازه قرآن گسیخت
خون دل را چون به گردون برفشاند عالم و آدم به خاک غم نشاند
بر ملائک شد عیان سر سجود کاین چنین گوهر به کان خاک بود ؟
فى‌ سبیل الله خونش را بداد افسر ثاراللهى بر سر نهاد
زینت خلد برین شد خون او خون مگو نقش و نگار عرش هو
پس به حال سجده بر خاک اوفتاد تربتش شد خارق سبع الشداد
شد جگر تفدیده از سوز عطش رفته نور از چشم و خشکیده لبش
شرحه شرحه دل ز داغ دلبران قطعه قطعه تن ز شمشیر و سنان
بود بسم الله و بالله ورد او در هیاهو خلق و او در ذکر هو
واى از آن ساعت که او در قتلگاه جان بداد و دیده ها بر خیمه گاه
پیش چشمش عترت دور از وطن از قفا مى‌ شد جدا سر از بدن
عرش مى‌ لرزید و کرسى مى تپید از فلک در ماتمش خون مى‌ چکید
بود تسلیما لامرک بر لبش یا غیاث المستغیثین مطلبش
ارجعى‌ بشنید آن دم از خدا با لب خندان سر از تن شد جدا
سر مگو سرّ‌ خدا در آن نهان تن مگو روح خدا در آن روان
آن خداوندى که او را آفرید قبض روحش کرد و جانش را خرید
مطمئن نفسى به حق پیوست و رفت او طلسم خلق را بشکست و رفت
شد غبار آلود روى عقل کل مو پریشان جامع الشمل رسل
پا برهنه پایه کون و مکان سر برهنه سرور پیغمبران
خون بجوشید از زمین و آسمان غرق ماتم شد جهان بیکران
انبیاء سرگشته در آن سرزمین گوئیا گم گشته از خاتم نگین
اولیاء‌ بر سینه و بر سر زنان بارالها کو نشان بى‌ نشان
اندر آن غوغا و در آن شور و شین گفت زینب ناگهان هذا حسین
بانگ یا جدّا چو از دل برکشید قلب عقل کل ز آه او تپید
رو به جدش کرد و گفت اینجا نگر کاین حسین توست در خون غوطه ور
آنکه روى‌ سینه پروردى به ناز بر سر دوشت نشاندى در نماز
این تو و این غرقه در خون پیکرش مى‌ روم شاید کنم پیدا سرش
یوسف زهراست اندر کنج چاه یا ذبیح الله اندر قتلگاه
گوى سبقت برد اندر روزگار کنز مخفى شد به دستش آشکار
گفت یا رب این عمل از ما پذیر در ره تو او شهید و من اسیر
زان شهادت حق و عدل آباد شد زین اسارت عقل و دین آزاد شد
شرح این ماتم نگنجد در بیان هم قلم بشکست و هم کل اللسان
ما یرى ما لا یرى بر او گریست جن و انس، ارض و سماء بر او گریست
تا صف محشر عزاى او بپاست درقیامت خون اومشکل گشاست
همچو قرآن خاک قبر او شفاست سجده گاه انبیاء‌ و اوصیاست
چون نباشد بین او با حق حجاب شد دعا در قبه او مستجاب
کربلاى او چو عرش کبریاست زائرش چون زائر ذات خداست
انبیاء‌ در انتظار رخصتند قدسیان صف بسته اندر نوبتند
تا به طوف مرقدش نائل شوند در جوار او به حق واصل شوند
تا قیامت زنده باشد نام او کل شىء هالک الا وجهه
لب ببند آخر وحید از گفتگو کى بگنجد بحر عشق اندر سبو
سروده آیت ا... العظمى وحید خراسانى (دام ظله) درسال 1337  
  چکیده:نوع نگاه ما به آخرالزمان تأثیر مستقیم بر نحوه توصیف ما از آن دارد. لذا انتخاب یک منظر صحیح برای پرداختن به موضوعات آخرالزمانی امری اساسی است. از جهتی، دو نوع نگاه نسبت به آخرالزمان وجود دارد. نگاه اول نگاهی دنیایی و مبتنی بر قوانین عالم مادی و وضعیت فعلی بشر بوده و نگاه دوم، نگاهی مبتنی بر تغییر قوانین و دیگر تغییرات عظیم در آخرالزمان می‌باشد. ما در این مقاله بر اساس نگاه دوم جلو می‌رویم. براساس این نگاه، مقاطع آخرالزمان در یک سیر مشخص و تکاملی پیش رفته و جایگاه هر مقطع نسبت به مقاطع دیگر معین می‌گردد. حکومت اولیه امام زمان (عج)، حکومتی مقدماتی است که پس از ظهور امام زمان (عج) و قبل برپایی کامل ملک عظیم اهل بیت (ع) واقع می‌شود. این حکومت در شرایطی تشکیل می‌شود، که امام (ع) به عنوان رکن جبهه حق حضور دارند. علاوه بر اینکه در زمان این حکومت، جبهه باطل به فرماندهی ابلیس، خود را برای رویارویی‌های بعدی با جبهه حق آماده می‌کند. مد نظر قرار دادن جایگاه زمانی این حکومت نسبت به دیگر مقاطع آخرالزمان، به ما در تشخیص ابعاد مختلف آن کمک شایانی می‌کند. نظر به اینکه حکومت اولیه امام زمان (عج) پس از مقاطعی همچون «دخان مبین»، «شیوع رجعتها» «ظهور امام زمان (عج)» و قبل از مقاطع «نابودی بدان و بدیها»، «تحولات عظیم آسمان و زمین» و «ملک عظیم» آغاز می‌شود، می‌توان دریافت که: اولا: با توجه به اینکه یکی از اهداف عمده وقوع مقاطع آخرالزمان تعلیم و تربیت مستعدان لشگر حق است، در بستر این حکومت، بسیاری از تعلیم و تربیتهای تکمیلی و همچنین تعلیم و تربیتهای لازم برای مقاطع بعدی صورت می‌پذیرد. علاوه بر آن، آرمان دیرینه بشر برای تحقق قسط و عدل در این حکومت آغاز و مقدمه‌چینی می‌گردد. ثانیا: با حضور مادی انواع موجودات مثبت و منفی دخانی و برزخی و همچنین رجعت بسیاری از خوبان گذشته، همه این افراد مثبت تحت حاکمیت این حکومت قرار خواهند داشت. ثالثا: این حکومت در فضایی از ترکیب عالم مادی با عالم دخان و برزخ تشکیل می‌شود، لذا قوانین جاری در آن بدون در نظر گرفتن قوانین عوالم بالاتر بی معنا خواهد بود. رابعا: مفهوم «دولت حق» که در احادیث بدان اشاره شده است، با در نظر گفتن شواهد موجود، اشاره به حکومت اولیه امام زمان (عج) دارد و یا دقیقتر اینکه «حکومت اولیه امام زمان (عج)» بخش ابتدایی دولت حق است. یک نکته کلیدی دیگر که می‌توان از آن برای تبیین زوایای مختلف مقاطع آخرالزمان به طور عام و «حکومت اولیه امام زمان (عج)» به طور خاص، بهره برد، تشابه رفتارهای قوم بنی‌اسرائیل و همچنین سنتهای الهی مربوطه، با امت اسلام است. با استفاده از شواهد فراوان قرآنی و حدیثی اثبات می‌شود که نه تنها مسلمانان مانند یهودیان رفتار کرده و خواهند کرد، بلکه سنتهای الهی در امت اسلام بسیار شبیه سنتهای پیاده شده در قوم بنی‌اسرائیل است. با در نظر گرفتن این نکته اساسی و مقایسه روند مسائل مختلف قوم بنی‌اسرائیل می‌توان گفت که مقطع «حکومت اولیه امام زمان (عج)»، بسیار شبیه مقطع «حکومت داود (ع)» است. حکومت حضرت داود (ع) قبل از برپایی ملک بزرگ سلیمانی (ع) واقع می‌گردد، همانطور که حکومت اولیه امام زمان (عج) پیش از برپایی ملک عظیم اهل بیت (ع) تشکیل می‌شود. شواهد مختلفی از آیات قرآن و خصوصا احادیث اهل بیت (ع) حاکی از این مطلب‌اند. این شباهت در مسائلی همچون: خلافت، نحوه حکم کردن (حکم داودی (ع))، تسخیر اشیاء و موجودات و همچنین شباهت کلی روش امام زمان (عج) با داود (ع) است که در احادیث به صراحت بدان اشاره شده است.
دسته ها : مذهبی
آنگاه که دوست داری همواره کسی به یادت باشد
به یاد من باش که من همیشه به یاد توام !!!
از طرف بهترین دوستت خدا .   به نام خدایی که هستی را با مرگ ، دوستی رابی رنگ ، زندگی را با رنگ ،‌عشق را رنگارنگ ، رنگین کمان را هفت رنگ ، شاپرک را صد رنگ ... و من را دلتنگ دوستان آفرید ...   دوره ارزانیست ... شرف اینجا ارزان ... تن عریان ارزان ... آبرو قیمت یک تکه نان ... و دروغ از همه چیز ارزانتر ... و چه تخفیفی خوردست ، قیمت هر انسان!!   در زندگی افرادی هستند که مثل قطار شهربازی هستند از بودن با اونا لذت می بری ولی باهاشون به جایی نمی رسی...   شب ها چراغ دلت رو روشن بذار تا فرشته ها راه پاکی رو گم نکنن شب های بی فرشته سنگین میگذره مثل روز های بی تو ....   اگه خرابی خرابتم اگه مستی شرابتم اگه هستی کنارتم اگه نیستی به یادتم....  یاران اگـــر به وادی وجــــدان سفـــرکنـیم
ازغیبت و خلاف دراین ماه حــــــذر کـــنیم
شاید ســـبب شود که پس از سالیان سخت
احسان و رحمت حق را به پیـمانه سرکنیم.  ((ترک ازارم نکردی ترک دیدارت کنم ))
گر چه از هجر رخت دیده گهر بارت کنم
منکه بیمار از لب و خال لبت بودم ولی
با تمام عشق می باید که انکارت کنم      2 خطه موازی هیچ وقت به هم نمیزسن مگر اینکه یکیشون واسه دیگری بشکنه پس میشکنم فقط به خاطره تو...  می‌نویسم، چون می‌دانم هیچ گاه نوشته‌هایم را نمی‌خوانی، حرف نمی‌زنم، چون می‌دانم هیچ گاه حرف‌هایم را نمی‌فهمی، نگاهت نمی‌کنم، چون تو اصلا نگاهم را نمی‌بینی، صدایت نمی‌زنم، زیرا اشک‌های من برای تو بی‌فایده است، فقط می‌خندم، چون تو در هر صورت می‌گویی من دیوانه‌ا   اندازه ی یک لوبیا دوست دارم. . . . . . . ناراحت نشو عزیزم. . لوبیای سحر آمیزو گفتم یه روز ستاره آرزوها از آسمون اومد و بهم گفت : یه آرزو کن!من تو رو ازش خواستم.اون هم گفت محاله !گفتم چرا؟گفت :آخه تو کار جنس بنجول نیستم...   صبح ها نمیتونم صبحونه بخورم چون دوستت دارم.ظهرها نمیتونم ناهار بخورم چون دوستت دارم.شبها نمیتونم شام بخورم چون دوستت دارم.شبها نمیتونم بخوابم....چون گرسنمه !!   اگر دیدی جوانی بردرختی تکیه کرده بزن تو سرش چون جوان باید روی بای خودش واسته !!!   خطر:اگه این اس ام اس رو بخونی ویروس وارد مغزت میشه.لودینگ..10%...50%..90%...ارور...مغزی یافت نشد.با خیال راحت بقیه شو بخون.!.!.!   وقتی یه سیب گاز میزنی و یه کرم درسته میبینی زیاد ناراحت نشو.وقتی ناراحت شو که کرم نصفه میبینی!   اگه فکر میکنی بی عرضه هستی؟اگه فکر می کنی به درد هیچ کاری نمی خوری !اگه فکر می کنی بی مصرف هستی!به خدا درست فکر می کنی!   سلام گلم چطوری؟ از دیشب تا حالا فقط به u فکر می کردم. تمام فکر و ذهنم مشغوله u بود.امروز فردا هم می خوام به v.w.y.z فکر کنم!!!   الهی تو خورشید بشی من زمین که سالی یک بار من دور تو بگردم ولی تو سالی 365 بار دور من بگردی!   خواستم خونه عشقو تو قلبت بسازم، اما شهرداری مجوز نداد!   بچه ها توی کلاس داشتند سر و صدا میکردند که ناظم میاد تو با عصبانیت میگه: اینجا طویله است؟ یکی از بچه ها میگه: نه آقا اشتباهی آمدید!   یه روز غضنفر فیلسوف میشه بعد می گه: دایره زندگی مربعی است که سه ضلع دارد عشق و زندگی ؟!!!   یاروتوچاییش شکرمیریزه هم میزنه میبینه خیلی شیرین شده دوتاقاشق برمیگرده عقب!!!   اگه من شیرین بشم فرهاد میشی
لیلی بشم مجنون میشی
هوا بشم بعید میدونم که آدم بشی!   یه عنکبوت قرص اکس میخوره فرش می بافه!!!   توی تیمارستان نوار نوحه میزارن، همه دیوونه‌ها بلند می‌شوند و می‌رقصند به جز یکی، ازش می‌پرسند: تو چرا نمی‌رقصی؟ یارو میگه: آخه من عروسم!!!   یه دانشمنده یه تیکه یخ گرفته بوده بالا، ‌داشته خیلی متفکرانه بهش نگاه می‌کرده. رفیقش ازش میپرسه: چیرو نگاه میکنی؟ طرف میگه: ازش آب میچیکه ولی معلوم نیست کجاش سوراخه!!!!!   از سیاه پوسته می پرسن بدنت رو با چی می شوری؟ می گه با مشکین تاژ!!!!!   به طرف میگن کدوم سریال بیشتر دوست داری؟میگه پیام بازرگانی می پرسن چرا؟میگه اخه وسطش فیلم میزارن...!   یه جوجه (زبل)میره مغازه میگه آدامس میخوام
مغازه دار میگه چه آدامسی ؟
میگه همون که عکس بابام رو داره هاها   دوست بهترین واژه در جهان است، اما کسانی که معنی آن را نمی فهمنداین واژه را بدنام کرده اند ? دوست ، دشمن تنهایی یک تنهاست . .  مثل ساحل آرام باش تا دیگران مثل دریا بی قرارت باشند. از خداوند پرسیدند که چه کار بندگان اورا بیشتر میرنجاند؟فرمود:هنگامی که بنده ام بامن صحبت میکند من طوری به حرفهایش گوش میدهم گویی جز او بنده دیگری ندارم ولی بنده ام بامن طوری سخن میگوید گویی من خدای همه ی بندگانم هستم جز او... اگر شبی از شبهای زمستانی مسافری به امید گرمی نگاهت به تو پناه آوردتنهاش نذار،شاید در گرمترین روزای تابستان به خنکی لبخندش محتاج بشی.  گنجشک به خدا گفت:لانه کوچکی داشتم آرامگاه خستگیم ، سرپناه  بی کسیم ، توفان توآن را ازمن گرفت.مگرکجای دنیای توراگرفته بود؟خدا گفت:ماری در راه لانه ات بود، باد را گفتم لانه ات را واگون کند آنگاه تو ازکمین مار پرگشودی!!!!چه بسیار بلاها که به واسطه محبتم ازتودور کردم وتو ندانسته به دشمنیم برخاستی.   داستان غم انگیز زندگی این نیست که انسانها فنا میشوند, این است که آنان از دوست داشتن باز میمانند... ارسال شده توسط راهله ایربابا   خوشبختی را دیروز به حراج گذاشتند حیف من زاده ی امروزم خدایا جهنمت فرداست پس چرا امروز می سوزم...   آدما در دو حالت همدیگرو ترک میکنن : 1- احساس کنند کسی دوسشون نداره 2- احساس کنند یکی خیلی دوسشون داره...   تولد و مرگ اجتناب ناپذیرندفاصله این دورا زندگی کنیم ...   امیدوارم با هر دونه برفی که می باره یه غصه از دلت پاک شه. آرزو می کنم غم های دلت برن زیر برف زمستون و دلت همیشه سفید و بدون غم بمونه...   گلم نازم عسلم جیگرم شیرینم ملوسم خوشگلم با نمکم . . . تازه باحال هم هستم !!!   به غضنفر میگن اگه حالت تهوع دست بده چه کار میکنی
میگه:
خوب من هم بهش دست میدم   یه قورباغه با یه اردک ازدواج می کنه ، می دونی بچه شون چی می شه ؟

 
بچه دار نمی شوند براشون دعا کن داره زندگی شون از هم می پاشه !  اگه دیدی یه سوسک دمرو افتاده داره دست و پا میزنه ... نترس باهات کاری نداره فقط داره به قیافت میخنده!!!    تو به من بگو زشت! من به تو می گم قشنگ! بذار جفتمون به هم دروغ گفته باشیم!!..   عزیزم از موقعی که تو رفتی، خونه همش بوی تورو میده لطفا برام یه بو گیر بفرست   به اندازه ی صداقت پینوکیو ,رفاقت تام وجری.زکاوت پت ومت دوستت دارم...  مرد عاشق تا وقتی ازدواج نکرده نا تمام است وقتی که ازدواج کرد کارش تمام است!!!   دوستی من و تو مانند میخ طویله ست که هیچ کره خری قادر به کندن آن نیست!   یک گونی عشق تقدیم تو باد... عشقش مال خودت، ولی یادت نره گونی شو پس بدی!   ما همیشه کسانی را که به فکرما هستن رو به گریه می اندازیم ، گریه می کنیم برای کسانی که به فکرما نیستن و به فکر کسانی هستیم که هیچوقت برامون گریه نمی کنن...   اگه یه خودکار داشتی که فقط اندازه ی نوشتن یک جمله جوهر داشت باهاش چی مینوشتی؟؟؟
 
خدایا دوست دارم...   قطرات بارون ممکنه کوچیک دیده بشن اما یه گل تشنه منتظر باریدنشه یه  اس ام اس ممکنه ساده به نظر برسه اما قلب فرستندش خیلی به یادته...  میدونی قشنگی زندگی به چیه ؟؟ اینه که تو بی خبر باشی یکی به خاطر تو با خدا راز و نیاز می کنه ... اگر خداوند یک آرزوی انسان را برآورده میکرد من بیگمان دوباره دیدن تو را آرزو میکردم و تو نیز هرگز ندیدن من را . . . آنگاه نمیدانم براستی خداوند کدامیک را میپذیرفت . . . ؟ سکوتم را به باران هدیه کردم.تمام زندگی را گریه کردم...نبودی..!.در فراق شانه هایت به هر خاکی رسیدم تکیه کردم...  لحظات شادی خدا را ستایش کن، لحظات سختی خدا را جستجو کن، لحظات آرامش خدا را مناجات کن، لحظات درد آور به خدا اعتماد کن و در تمام لحظات خداوند را شکر کن...   آسمون به دریا گفت : این بالا خیلی خوبه ٬ همه جا رو میشه دید ٬ دریا گفت :
این پایین از اون بالا هم بهتره ٬ چون فقط تو رو میشه دید ...   انگار پای ثانیه ها لنگ میشه وقتی دلم برات تنگ میشه!!!   میگن یه ماه تو آسمون یه فرشته رو زمین.عزیزم خسته نمیشی دو شیفت کار می کنی ؟!   مرد از زنش می پرسه از چیه من بیشتر خوشت می آد؟ از صورت زیبا و یا هیکل متناسبم؟زنه یه نگاهی به سر تا پای شوهرش می ندازه و میگه از اعتماد به نفست!!!   پسرا هر چقدر هم که با هم فرق داشته باشن تو یه چیزی مشترکن....اونم اینه که همشون میگن که با بقیه فرق دارن!   الهی تو خورشید بشی و من زمین !! تا سالی 1 بار من دوره تو بگردم و توام سالی 365 بار دور من بگردی!!!!   برو به جهنم، چون فقط تو هستی که میتونی جهنم رو بهشت کنی!   سلام عزیزم
پلیس یک جسد میمون شبیه انسان پیدا کرده
وقتی شنیدم خیلی نگران شدم
اگه سالمی یک اس ام اس بده از نگرانی در بیام ...خیلی دوست دارم ببینمت
ولی حیف که بلیت باغ وحش گرونه !!!!
دسته ها : جک واسمس
X